آخرین اخبار
چگونه پراید 20 میلیون تومان شد؟
بازار خودرو این روزها هنوز هم به رسم سه سال گذشته ناخوش است و روی آرامش ندارد. از همان روزها تاکنون خودرو همچنان پلههای گرانی را میپیماید و خودروسازان نیز به هیچوجه حاضر نیستند قیمت خودروهای تولیدی خود را که برخی از آنها با کاهش متقاضی هم مواجه هستند، کاهش دهند.
در این شرایط در حال حاضر خودروهایی همچون پراید را باید با قیمتهای بیش از 20 میلیون تومان و پژو 405 را با قیمت حدود 30 میلیون تومان خریداری کرد. اما چه شد که تا این حد خودرو گران شد و پرایدی که در ابتدای سال 91 حدودا 10 میلیون تومان بود، حالا باید این خودرو را به دو برابر قیمت خرید. یا در رابطه با پژو 405 که سه سال قبل حدودا 14 میلیون تومان قیمت داشت، حالا باید بیش از 30 میلیون تومان برای خرید آن هزینه کرد. بهرام شهریاری، عضو سابق انجمن قطعهسازان در این رابطه با حضور در کافه خبر چنین توضیح داد: «در سالهای گذشته بدون توجه به مباحث علمی و فنی به سمتی رفتیم که قیمت تمام شده تولیدات افزایش یابد.» به گفته وی، «ما نمیتوانیم دائما با چانهزنی قیمت را بالا و پایین ببریم، چون نتیجهاش عرضاندام چینیها میشود که خودروهایشان در ایران فراوان است.» به اعتقاد شهریاری، «ما اساسا به موضوعات از زاویه علمی و فنی نگاه نمیکنیم و همین موضوع باعث شده که امروز صنعت خودرو از مسیر اصلی خود منحرف شود.»
چطور پراید یک دفعه 20 میلیون تومان میشود؟
ببینید، ما یک چیزی به نام قیمت تمام شده داریم و قیمت تمام شده مفهوم دارد. قیمت تمام شده عبارت است از مواد اولیه، حقوق و دستمزد، هزینههای بالاسری و سود. همه این پارامترها قابل آنالیز کردن است. شما نمیتوانید بگویید قیمت را چانه بزنم تا بالا و پایین ببرم، چون نتیجهاش عرض اندام چینیها میشود که خودروهایشان در ایران فراوان است. ما اساسا به موضوعات از زاویه علمی و فنی نگاه نمیکنیم. بحث مهندسی مالی در حال حاضر مطرح است.
شما به عنوان فعال عرصه خودرو چطور توجیه میکنید که پراید یک شبه تا این حد گران شود؟
وقتی که یکی از مدیران خودروسازی یکدفعه تعداد کارکنان را اضافه میکند، هزینه دستمزد و حقوق اضافه میشود. این تعداد کارکنان به چه دلیل اضافه میشوند؟ وقتی که هزینههای سربار لجامگسیخته است و زمانی که شرکتهای واسطه ایجاد میشود، خب معلوم است چه اتفاقاتی میافتد.
یک زمانی به خاطر دارم آقای ابراهیمی گفت ما در یک کشتی نشستهایم و اگر این کشتی غرق شود، همه با هم غرق میشویم. باید به هم کمک کنیم و قیمتها را پایین آوریم. گفتم آقای ابراهیمی از خودتان شروع کنید. گفت چطور؟ گفتم من قطعهای را میشناسم که یک تولیدکننده قیمت آن را شکسته است، اما شما بالا بردید؟ گفت باید ثابت کنید. اطلاعات را به او دادم. یک تولیدکننده با روش مهندسی، قیمت 270 هزار تومان را 68 هزار تومان کرده بود. اما به دلیل واسطههایی که در این میان وجود داشت، قیمت دوباره روی کاغذ 270 هزار تومان تومان میشد.
ببینید در قیمت تمام شده خودرو یک عامل موثر، مواد اولیه است. مواد اولیه ما در دست دولتیهاست. فولاد، پتروشیمی، مس و آلومنیوم دولتی است. دولت هم برنامه کلان ندارد و جزیرهای فکر میکند. ما مثل چین نیستیم. چین میگوید برای مثال صنایع فولاد باید کار کند، اما این فولاد را حق ندارید خامفروشی کنید.
دستمزد و حقوق هم در قیمت تمام شده موثر است. تکنولوژیهای قدیمی کارگربر است و به روز نیست. همچنین تعداد پرسنل دستوری و فرمایشی است، چون میخواهیم اشتغال ایجاد کنیم. الان تعداد زیادی کارکنان بیکار داریم. به خاطر دارم یک دفعه با یک اسپانیایی در یکی از خودروسازیها بودیم. او میگفت این افراد چه کسانی هستند؟ من نمیدانستم چه بگویم. بیکار در خط تولید بودند.
از سوی دیگر، هزینههای سربار هم شامل دستمزدهای غیرتولیدی، بهرههای بانکی، مالیاتهای غیررسمی متفاوت، سفرها، هزینههای مالی و… است. بنابراین همه این مسایل باعث شده که قیمت خودرو غیراقتصادی شود.
یک نکته خیلی مهمتر تیراژ تولید است. تیراژ تولید ما اقتصادی نیست. شما چین را ببینید. صنعت خودرو چین حدود سال 2001 شروع به کار کرد. هدفگذاری کرد که در سال 2010 به لحاظ کمی بزرگترین کشور خودروساز باشد و در سال 2009 این اتفاق افتاد. یعنی حتی یکسال قبل از پیشبینیشان. چون زیرساختها را آماده کرده بودند. در واقع مسیری که ما در نصفه راه رها کردیم، آنها تا انتها رفتند.